به گزارش سرویس مسجدخبر پایگاه تخصصی مسجد؛ کتاب «پرستشگاه ادیان آسمانی در قرآن و حدیث» تالیف فرزین حبیبزاده؛ توسط انتشارات جهاد دانشگاهی واحد دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شده است.
خبرنگار خبرگزاری ایکنا برای کنکاش بیشتر درباره موضوع کتاب و نظرات نویسنده آن با مولف این کتاب گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ابتدا در خصوص ضرورت انتشار کتاب و اینکه چرا سراغ این موضوع رفتید توضیح بفرمایید.
این کتاب در اصل پایاننامه من در دانشگاه علامه طباطبایی بوده است. از آنجا که استاد راهنمای من در حوزه ادیان تطبیقی کار میکرد، تصمیم گرفتیم موضوعی را به صورت تطبیقی مطالعه کنیم و آن موضوع پرستگاههای ادیان بود. به همین جهت ما آیات قرآن و کتب عهدین را در این موضوع بررسی کردیم و به مسائلی در حوزه احکام و مسائل فرهنگی پرداختیم. برای این تحقیق منابع زیادی را در این حوزه بررسی کردیم مثل منابع تفسیری و کتب تاریخی.
کتاب در چهار بخش کلی تنظیم شده است؛ بخش اول درباره لغات و اصطلاحات مهمی است که در مورد پرستشگاهها وجود دارد از جمله اصطلاحاتی که در قرآن وجود دارد. بخش دوم درباره پیشینه شکلگیری پرستشگاهها است، بخش سوم درباره پرستشگاه از منظر قرآن و روایات اهل بیت(ع) و بخش پایانی نتیجهگیری است. ما تلاش کردیم بحث خودمان را گستردهکنیم لذا حجم کتاب حدود چهارصد صفحه شده است. انجام این پژوهش حدود دو سال طول کشید و نهایتا در جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی به چاپ رسید.
سوال بنده این بود که دغدغه ذهنی شما چه بوده است که این موضوع را انتخاب کردید؟ فرضیهای که در ذهن شما موجب شد که سراغ این موضوع رفتید چه بود؟
همانطور که در پایاننامههای دانشجویی اول مسئله و فرضیه بیان میشود مسئله اصلی ما هم این بود که بررسی کنیم نگاه قرآن به پرستشگاههای ادیان دیگران به چه صورت است. آیا قرآن به پرستشگاههای ادیان دیگر نگاه مثبت دارد یا خیر. به عنوان مثال نگاه قرآن به کنیسه به چه نحوی است؟ چه در حوزه احکام و چه در حوزه فرهنگی و سیاسی و حقوقی و تبلیغی. اگر شما به فصل آخر کتاب مراجعه کنید میبینید بخش مهم کتاب را به کارکردهای پرستشگاهها اختصاص دادیم. ما کارکردهای پرستشگاهها را در این کتاب به صورت تطبیقی بررسی کردیم؛ مثلاً گفتیم مساجد چه کارکردهایی دارند و آن را با پرستشگاههای ادیان مختلف مقایسه کردیم.
در واقع مسئله اصلی ما این بود که نگاه قرآن و احادیث را نسبت به پرستشگاههای دینی خودمان و دین یهودیت و مسیحیت بررسی کنیم. در این پژوهش به این پرسشها پاسخ دادیم که مثلاً آیا امکان دارد یک مسلمان در پرستشگاه یهودیان نماز بخواند یا امکان دارد جایگاه پرستشگاههای یهودی را با مساجد تغییر دهیم؟ اساساً حقوقی که این پرستشگاهها دارند چیست؟ آیا امکان دارد جایگاه پرستشگاهها را تبدیل کنیم. ما این مسئله را از منظر حقوقی و شرعی بررسی کردیم.
تمایز پرستشگاهها در دین اسلام با سایر ادیان چیست؟
به نظر من مهمترین مسئله، کارکردهای روزانه و همیشگی مساجد است. مساجد در هر زمینهای وارد میشوند چه دینی و عبادی، چه زمینههای سیاسی و اجتماعی و حتی زمینه اقتصادی. این مهمترین تفاوتی است که پرستشگاه اسلامی، یهودی و مسیحی دارند. در واقع ارتباط مردم با پرستشگاههای اسلامی مثل مساجد نسبت به سایر ادیان بیشتر است. پرستشگاههای مسیحیت که همان کلیسا است، روزهای خاصی از هفته پذیرای مردم است ولی پرستشگاه اسلامی هر روز هفته و حداقل روزی سه مرتبه پذیرای مردم هستند. بیشترین موضوعی که میتواند در این مراجعه مورد توجه مردم باشد مسائل دینی و عبادی است یعنی مردم در مساجد به عبادت خود میپردازند. پس ارتباط مردم با مساجد به مراتب نسبت به ادیان دیگر بیشتر است و این تفاوت تفاوت برجستهای است که در کتاب به آن پرداختیم.
اشاره کردید تمایز پرستشگاههای اسلامی با سایر ادیان در این است که در اسلام مساجد کارکردهای جدیدی پیدا کردند. شاید یک نفر سؤال کند آیا این کارکردهای جدید حسن است یعنی مساجد را از هویت خودشان که قرار است محل پرستش و عبادت باشند کما اینکه در سایر ادیان اینگونه است، دور نمیکند؟
هویت واقعی پرستشگاه همانطور که اشاره کردید امور عبادی و دینی است و مردم برای عبادت به این اماکن مراجعه میکنند اما همانطور که همه میدانیم اگر بخواهیم مردم را جذب اماکن مذهبی کنیم باید در کنار این کارکردهای مذهبی و دینی، کارکردهای مختلف دیگری که میتواند مردم را تشویق کند به این اماکن بیایند به کار بگیریم. به عنوان مثال در بلایای طبیعی که در شهرهای مختلف داریم مساجد اولین جا هستند که مردم میتوانند به آن مراجعه کنند و کار امدادرسانی را در آن مکان انجام دهند. این کارها قلب مردم را به مساجد نزدیکتر میکند و مردم شوق پیدا میکنند به این اماکن بیایند.
در اوایل انقلاب مساجد کارکرد نظامی هم داشتند و بیشتر نیروهای نظامی ما از آنجا ساماندهی میشدند کما اینکه در صدر اسلام هم اینگونه بود و مسلمانان در مساجد تجهیز میشدند. اینکه ما کارکردهای نظامی، سیاسی و اجتماعی را برای مساجد در نظر میگیریم به این معنا نیست که مساجد را از کارکرد اصلی خودشان که امور عبادی است، دور میکنیم. پس مساجد میتوانند کارکردهای مختلف داشته باشند در عین حال که کارکرد اصلی آنها امور عبادی است ولی ادیان دیگر فقط به همین کارکرد توجه دارند و فقط از منظر عبادی به آن توجه دارند ولی ما در اسلام با دید گستردهتری به مساجد نگاه میکنیم و معتقدیم مساجد میتوانند کارکردهای بسیاری داشته باشند از جمله برگزاری جلسات مشاوره در مساجد که رابطه مردم با مساجد را تقویت میکند.
در دهههای اخیر در کنار مساجد اماکنی نظیر حسینیه، مهدیه و فاطمیه احداث شد و یکی یکی کارکردهای مساجد از آن گرفته شده و به نوعی برونسپاری صورت گرفت. به نظر شما چگونه میشود جایگاه محوری مسجد را دوباره به آن برگرداند و به تعبیر شما مسجد دوباره به هسته مرکزی جامعه تبدیل شود.
اتفاقاً مسئله اصلی ما برای پرداختن به این موضوع همین بود چون ما دیدیم جوانان ما از مسجد فاصله گرفتند. وقتی خودم در مساجد حضور پیدا میکردم، میدیدیم صفوف مساجد از جوانان خالی است و مردم در مساجد کمتر حضور پیدا میکنند. بنابراین اصلیترین موضوع ما همین بود و خواستیم به این مسئله بپردازیم که مساجد کارکردهای مختلفی دارند که اگر آنها را به مردم جامعه معرفی کنیم، به تحکیم نقش مساجد کمک میکند. ما برای رسیدن به این هدف به صورت تاریخی به این مسئله پرداختیم که در صدر اسلام مساجد چه کارکردهایی داشتند، مردم چقدر با مساجد در ارتباط بودند و زندگی عبادی و حتی زندگی معیشتی خود را بر پایه مساجد مدیریت میکردند.
پس ما اگر بتوانیم کارکردهای مساجد را به خوبی به مردم آموزش دهیم و نشان دهیم که مساجد چه کارکردهایی میتوانند داشته باشند و این را به جوانان اطلاع دهیم، میتوانیم جوانان را به مساجد جذب کنیم. به عنوان مثال مساجد از صدر اسلام تاکنون در حوزه آموزشی فعال بودند و ما میتوانیم در قالب کلاسهای آموزشی نسل جدید را به مساجد جذب کنیم ولی این هدف میسر نیست مگر اینکه به مردم اطلاعرسانی کنیم چون مردم اطلاع ندارند. به خاطر همین بنده به شخصه تلاش میکنم در این حوزه کار کنم و مقاله بنویسم تا مردم را به سوی این اماکن عبادی سوق دهیم.
پایان پیام/