به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، «مسجد امام باقر(علیه السلام)»، مسجدی موفق در محلهی امامزاده یحیی(علیه السلام) در بازار تهران، به امامت «حجتالاسلام عباس صلواتی» است. شاید تغییر بافت جمعیتی و تغییر کاربری املاک در اطراف این مسجد در نوع خود کم نظیر باشد. بافتی که از مسکونی به سمت تجاری میرود، اما نه تجاری به معنای مغازه، بلکه کارگاه و انبار! شاید تنها کاری که یک امام جماعت در چنین مسجدی بتواند انجام دهد، اقامه نماز جماعت باشد. اما همین کار اولیه و مهم نیز در این شرایطی سخت میشود. با این حال، مسجد امام باقر(علیه السلام) از مساجد محوری و موفق است، نمازش برپاست و فعالیت اجتماعی هم دارد.
در گفت و گو با «حجتالاسلام عباس صلواتی» امام جماعت «مسجد امام باقر(علیه السلام)» دربارهی این مسجد و فعالیتهایش و همچنین راه سختی که این امام جماعت جوان تا رسیدن به اینجا پیموده، بیشتر میخوانیم.
در ابتدا از پیشنیه و مختصات مسجد امام باقر(علیه السلام) برای خوانندگان عزیز بفرمایید.
مسجد امام باقر(علیه السلام) یک مسجد قدیمی در محلهی امامزاده یحیی(علیه السلام) و نزدیک به بازار بزرگ تهران است. این مسجد بیش از صد سال قدمت دارد. ولی در سال ۱۳۷۰ تخریب و نوسازی شده است. مسجد ما دو شبستان زنانه و مردانه دارد که هر کدام حدود۱۲۰ مترمربع فضا دارد.
این مسجد، یک مسجد قدیمی و محلی است و در بافت قدیمیِ محلهی امامزاده یحیی(علیه السلام) قرار گرفته است.
این محله پیش از این بافتی کاملاً مسکونی داشت، ولی اکنون با توجه به توسعه بازار، بیشتر به انبار و کارگاه تبدیل شده است. در حال حاضر این محله در حال تبدیل شدن به یک محلهی تجاری در حاشیهی بازار تهران است که کارگران و اتباع خارجی در آن بیشتر آمد و شد دارند.
با توجه به تغییر بافت مسکونی، که توضیح دادید، برنامههای مسجد چگونه طراحی و اجرا میشود؟
در حال حاضر بافتِ محله هم تجاری و هم مسکونی است. به همین خاطر یکسری مشکلات بوجود آورده است. شبها در این محله تقریباً هیچ خبری نیست. ظهرها هم اگر برنامهای داشته باشیم باید یک برنامهی کپسولی و سریع اجرا کنیم.
اما اینکه بخواهیم هم ظهر و هم شب برنامه داشته باشیم، کار خیلی سختی است. چون سن و سال و اصولاً فضای نمازگزاران در دو نماز ظهر و مغرب با هم متفاوت است. کاسبها معمولاً میخواهند بعد از نماز سریع به کار خود برگردند. از طرفی وقتی بخواهیم برای نوجوان و کودک برنامه داشته باشیم، باید یک کار تدریجی، با برنامه و چشم انداز، انجام دهیم. لذا باید وقت بیشتری بگذاریم. از این جهت برنامهها معمولا عمومیت داند.
اولین کاری که بنده در این مسجد انجام دادم، روشن کردن چراغ مسجد و احیای نماز جماعت بود. چون وقتی که بنده به این مسجد آمدم، مدتی بود که امام جماعت قبلی آن رفته بود. لذا اولین و مهمترین تلاش من این بود که مسجد را احیاء و فعالیتهایش را گسترش دهم.
برپایی نماز جماعت اولین کار و در حقیقت قوام یک مسجد است. در عین حال که کمترین کارکرد برای یک مسجد محسوب میشود. به لطف خدا با مداومت و نظم این کار انجام شد. اکنون وقتی که اذان پخش میشود، مردم مراجعه میکنند و میبینند که نماز جماعت برپاست! این کمترین کاری است که میشود در یک مسجد انجام داد، با این حال، "مهمترین قدم" است. در حال حاضر اهالی و کسبه میدانند که نماز جماعت به طور منظم در این مسجد اقامه میشود.
قدم دوم، اما احیای برنامههای هفتگی مسجد مثل دعای کمیل، دعای توسل و "تلاوت نور" بود. (خدا آقای قرائتی را حفظ کند، "تلاوت نور"، تلاوت یک صفحه قرآن در مساجد از باقیات صالحات ایشان است.) علاوه بر این، پیرامون آن صفحه، تفسیر و حدیثی مرتبط هم بیان مینمایم.
با توجه به اینکه متأسفانه این محله، به لحاظ اقتصاد و معیشت یک محلهی ضعیف است، سهشنبهها "سفره اطعام و احسان" را در مسجد داریم. البته در حد توان خودمان این ضیافتِ کوچک را به عنوان یک "کارکرد اجتماعی" راه اندازی کردیم. چون مسجد هیچ درآمدی ندارد.
این موارد باعث شده که نمازگزاران مسجد زياد شوند. تقریباً در این باب به هدف اولیه که همانا جذب نمازگرار بود، رسیدیم. به هر حال، وقتی عالِم در مسجد حضور داشته باشد، به خودیِ خود موجب برکات زیادی میشود. به یاری خدا، حول محور نماز جماعت و دعای توسل، کارهای خوبی در این مسجد، در حال انجام است.
در این بین، اگر بسته های کمک معیشتی به دستمان میرسید در همین مراسمات دعای توسل و جلسات قرآن، ابتدا به نیازمندان مسجدی و سپس همسایگانِ نیازمندِ مسجد که معمولاً توسط اهالی معرفی میشوند، تقسیم میشد.
همچنین برنامهای دائمی برای مشاوره و پاسخگویی به سوالات نمازگزاران و اهالی، داریم که مسئولیتش را خودم برعهده دارم. به لطف خدا در این مسجد، دو خطبه عقد خواندهام و پاسخگوی سئوالات مردم نیز هستم. همه اینها به برکت باز بودن درب مسجد و نظمی است که در نتیجهی اقامه نماز جماعت شکل گرفته است.
بنده از زمانی که طلبهی مدرسه علمیه آیتالله مجتهدی(رحمةاللهعلیه) بودم و از همان ابتدایی که ملبس شدم، در مساجد اطراف مدرسه علمیه، نماز جماعت اقامه میکردم. اکنون این سومین مسجدی است که من در آن اقامهی نماز دارم. معمولاً این مساجد وضعیتی مشابه به یکدیگر داشتند. طوریکه چراغ هر سه آنها رو به خاموشی بود و من نماز جماعت را در آنها احیاء کردم و بعد از منظم شدن آن و جذب مردم، آن را به امامی که بتواند وقت بیشتری برای کار فرهنگی ـ اجتماعی بگذارد، تحویل دادهام. حالا گویا این موضوع در من نهادینه شده و مساجد اینچنینی را برای امامت انتخاب میکنم.
به هر حال این مسأله یک موفقیت محسوب میشود. احیاءِ نمازِ جماعت، کار بزرگی است. پس بر همین اساس، شما یک امام موفق هستید. حالا، دلایل موفقیت خودتان و یا ویژگیهای یک امام جماعت موفق را بیان نمائید.
موفقیت امام جماعت حاصل داشتن چند ویژگی در کنارِ یکدیگر است. اولین آنها "تقوا" است. یعنی شخصی که آبروداری میکند و عزت نفس دارد. دوم "خوش خلقی" است، که همان داشتن اخلاق خوب در همه حالات است.
سوم "نظم" است. در اصطلاح، امامِ یک مسجد باید پا شکستهی مسجدش باشد! یعنی؛ کارهایش را با مسجد هماهنگ کند نه این که مسجد را با کارهایش هماهنگ نماید. داشتن نظم برای امام جماعت خیلی مهم است. اگر امامِ مسجد در کارِ مسجد نظم نداشته باشد، در جذب مردم شکست خواهد خورد.
البته "علمیت" هم از ویژگیهای یک امام جماعت موفق است، اما در رتبهی تقوا، خوش خلقی و نظم نیست!
داشتنِ علم برای امامتِ جماعت لازم است. اما گاهی مردم سوال میکنند، ممکن است امام جواب را نداند و بگوید؛ نمیدانم!(میپرسم یا میخوانم بعد پاسخ میدهم.) این تواضع، خودش میتواند عامل جذب باشد. اما نه طوریکه در جواب هر سوالی بگوید؛ نمیدانم. در واقع به لحاظ علمی آنقدر بداند که بتواند پاسخگو باشد.
از چشم انداز مسجد امام باقر(علیه السلام) و برنامههای آتی این مسجد بگویید.
ببینید! اکنون بعد از 4 سال این مسجد از یک حالت روبه خاموشی به یک مسجد با نمازی منظم و نمازگرانی از قشر کاسب و کارگر تبدیل شده است. باید بگویم، من برای این مسجد، هرکاری از دستم برآمده انجام دادهام. به نظر من حالا باید طلبههای تازه نفس و جوانتر بیایند و بر اساسِ مختصاتِ مسجد و جمعیتی که اکنون به طور منظم به مسجد میآیند، برنامهریزی کنند. اکنون شرایط برای کارهای فرهنگی و اجتماعی فراهم شده است.
اکنون در مسجد امام باقر(علیه السلام) یک اتاق برای خادم ایجاد کردیم. بیش از ۱۵ نوجوان و کودک به طور مداوم به مسجد میآیند. با این که اکثر مساجد بازار نماز مغرب و عشاء ندارند(با توجه به ساعات کاری بازار)، با این حال، اکنون شبها نماز جماعت مسجد امام باقر(علیه السلام)، با تشکیل چندین صف اقامه میشود.
در ماه مبارک رمضان، با اینکه مسجد درآمدی ندارد، ولی هرشب ضیافت افطار، برقرار بود. مسجد ما اکنون دعای توسل و سفره احسان با ۶۰ نفر مهمان دارد. اقتضای یک مسجد محلی در حاشیه بازار هیمن است.
در طول مدتی که در مسجد امام باقر(علیه السلام) خدمت کردم، یک آشپزخانه تأسیس نمودیم که ظرفیت طبخ غذا برای یکصد نفر را دارد. غذای، سفرههای احسان در مسجد، از همین آشپزخانه تامین میشوند.
اکنون دیگر جمعی در این مسجد، ایجاد شده که دیگر نمیگذارند چراغ مسجد خاموش شود. این جمع وقتی شیرینیِ همکاری و همدلیِ جمعیِ خودشان را دیدند، تلاش خواهند کرد که مسجد را حفظ و نگذارند چراغش خاموش شود.
به نظر میرسد کادر سازی اولیه با جذب مردم به نماز و سپس ایجاد بستری برای کنار هم بودن و انجام فعالیتهای مسجدی توسط آنها، فراهم شده است. اکنون، آن جمعیتی که برای خروج از مسجد عجله داشتند، روزی یک صفحه قرآن تلاوت میکنند و تفسیر آن را هم گوش میدهند. این امر همان کادرسازی است.
اما با این حال، من خودم را امام جماعتِ مسجد نمیدانم. بیشتر خودم را یک خادم میدانم. خادمی که درب مسجدی را باز و آن را احیاء میکند.